سلام
عرض تسلیت
عزاداریاتون قبول
آقا این همه راه اومدم بگم یکی از سخت ترین کارهای دنیا بعد از کار تو معدن!
دامادداریه!
آقا سخته که هم یه عضو جدید رو بپذیری تو خونهات، اونم از جنس آقا! (وقتی خونه کاملا فضاش دخترونهاست!)
هم بخواهی بهش خوش بگذره و نقش یک مادرزن نمونه رو بازی کنی :/ (بلا به دور)!
هم باید هوای دل بچهات رو داشته باشی،
هم باید با تنبلانههای خودت کنار بیای و همش خونه زندگیت مرتب باشه (اینو بعضیا خوووب درک می کنند :)) )
آقا سخته، واقعا سخته!
امضاء یک عدد مادر زن یک هفتهای!
حالا بگذریم :)
بعضی دوستان که اینستای منو دنبال می کنند، یه کم خبر دارند از حال احوال این چند وقت ما، خصوصا یکی دو ماه گذشته!
متاسفانه درست همزمان با پیشرفت جریانات ازدواج دخترم، خواهرجون (خواهرشوهر بزرگم) درگیر کرونا شدن و سه هفته تقریبا تو آی سیو بستری شدن و . خلاصه که دو هفته پیش از دستشون دادیم! :(((((((((((((
و خدا میدونه چه بر ما گذشت. چون خواهرجون بعد از فوت مادر، مثل مادر شده بودن برای همسرم و من و بچههام!
فقط خدا رو شکر می کنیم که چند شب قبل از فوتشون، خبر بله گفتن زینب رو تو بیمارستان بهش گفتیم، و چقده خوشحال شد آاااااه!
اینجوریه که ما ماندهایم بین شادی و غم زندگی. خدا رو هزار مرتبه شکر که محرم رسید، وگرنه که دق میکردیم!
تو این روزهای سخت عظم البلاء. چه پناهی بهتر از حسین علیه السلام!
الحمدلله الذی خلق الحسین.
+ اگر گذرتون به این پست خورده و حرفی هم ندارید از سلامتیتون برام بگید، که این روزها بهترین خبره.
درباره این سایت