سلام
گفته بود ایشون مثل یک اسب تندرو می مونه که داره چهار نعل میتازه. نمیتونی یکباره افسارش رو بکشی تا همراهت بشه! باید به آرامی همراهیش کنی.
کاش عوض اینکه غیرتی بشه که چرا فلانی همچین مثالی زد؟! به این مثال خوب فکر میکرد.
آدمها گاهی حواسشون نیست وقتی کسی رو دوست دارند، فکر کنند ببینند چرا این آدم رو دوست دارم؟ اون خصوصیتی که من رو جذب کرده چی بوده؟
بعضی حتی میدونند که اون ویژگی چیه اما عوض اینکه مراقبت کنند و اون ویژگی رو رشد بدن، دقیقا برعکس، شروع میکنند جلوی همون خصوصیت ایستادن، به نام دوست داشتن!!!!
بعد از مدتی که همون خصوصیت دوست داشتنی رو در محبوبشون کشتند! تازه به نظرشون عجیب میاد که چرا مثل قبل دوستش ندارم؟ چرا دیگه اون طراوت و شادابی اولیه رو در محبتم نسبت به او، ندارم!!!!
اگر شما فعال بودن عزیزت رو دوست داری، نمیتونی مانع فعالیتش بشی! اگر هنر کسی رو دوست داری، نمیتونی ازاون هنر دورش کنی! اگر خوشحالی که محبوبت کتابخوان هست، نمیتونی بگی پیش من کتاب رو بگذار کنار! و.
تازه اسمش رو هم بگذاری دوست داشتن! قبل از اینکه به محبوبت ظلم کرده باشی، به محبت خودت جفا کردهای!
+ کاش تکلیف خودمون رو اول با دل خواستههامون مشخص میکردیم، بعد ادعای محبت میکردیم!
درباره این سایت